Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-26@08:04:48 GMT

وجه خیامی شعر و شخصیت شهریار

تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۳۶۸۷

وجه خیامی شعر و شخصیت شهریار

به گزارش خبرنگار مهر، محمد زارع شیرین کندی در تازه‌ترین یادداشت خود از زاویه‌ای به بررسی شعر و شخصیت مرحوم استاد شهریار پرداخته که پیشتر کمتر مورد توجه منتقدان قرار گرفته بود. زارع دکترای فلسفه از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دارد. به قلم او کتاب‌هایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت» و «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» منتشر شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او همچنین مترجم کتاب‌هایی چون «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفه‌ای جدید» اثر لوسین گلدمن و «نظریه اجتماعی و عمل سیاسی: بررسی رویکردهای پوزیتیویستی، تفسیری و انتقادی» نوشته برایان فی است.

مشروح این یادداشت را در ادامه بخوانید:

امسال روز شعر و ادب در حالی رسید که «سایه جانِ» شهریار نیز در پی‌اش رفت و این رویداد بار دیگر پیوند عمیق شهریار و سایه و دوستیِ کم نظیر دو غزلسرای معاصر را در یادها و قلم‌ها و زبان‌ها زنده کرد. در این فرصت کوتاه به وجهی از وجوه شعر شهریار اشارتی خواهد شد که شاید تاکنون چندان مورد توجه واقع نشده و آن عبارت است از نحوه زیستنِ تراژیک او، نگرش خاص او به عمق تراژیک زندگی و بیان آن در شعرش. غالباً شهریار را از پیروان مکتب حافظ به شمارمی آورند، شاعری که با عشق زمینی آغازید و به عشق معنوی و متعالی رسید.

با توجه به اذعانِ خود شهریار به وام گرفتن‌های متعدد و مختلف از حافظ در موارد و حوزه‌های گسترده ادبی، این رأی و نظر مشهور تا حدودی بدیهی به نظر می‌آید. اما همان طور که شعر حافظ ساحت خیامی بسیار برجسته‌ای را دربرگرفته است شعر شهریار نیز بعدی خیامی دارد که خاص خودش است. شهریار نوستالژی و تراژدی را نه تنها سرود بل زیست و گریست. چرا آنچه باید، نیست و چرا آنچه هست نباید می‌بود؛ چرا انسان‌ها روزبه روز دگرگون و خسته و پیر می‌شوند، درد و رنج می‌کشند، می‌کوچند و هیچگاه برنمی‌گردند؛ اینان از کجا می‌آیند و به کجا سفرمی کنند؛ تاچشم کار می‌کند کاروانِ رفته است و «رفتگان بی برگشت». «کمان چرخ فلک شهریار در کف کیست / که روزگار چو تیر شهاب می‌گذرد». چرا زمانه این قدر غدار است و ستمگر؟ بی عدالتی‌ها، نابرابری‌ها، ناملایمات، نابسامانی‌ها، تبعیض‌ها و بیدادها از کجایند و منبع و منشأ آنها کجاست؟

شهریار مانند هر شاعر باریک بین، نازک طبع، دردمند و رنج دیده‌ای عمری در گیر و دل‌مشغولِ این وجه تراژیک زندگی بود. او در پاره‌ای از اشعار فارسی و ترکی‌اش خیام‌وار شکوه و شکایت می‌کند و اعتراض و انتقاد. او با دهر و فلک و چرخ گردون و دنیا و روزگار محاجه و مناظره می‌کند و آنان را مورد خطاب و عتاب قرار می‌دهد و تمام درد دلش را با آنها در میان می‌گذارد گویی آنها مبدا و سببِ این همه شر و فلاکت و ناکامی و بیماری و جنگ و فاجعه و مرگ‌اند. دنیا دروغ و فریبنده و تهی است. فلک ذره‌ای رحم و شفقت ندارد. آسمان با تمام کبر و نخوت و قساوت با ما رفتار می‌کند. «آنچه گردون می‌کند با ما نهانی می‌کند». پس شهریار صرفاً شاعری مذهبی و آئینی نیست، او صرفاً شاعری عارف پیشه و درویش مسلک و جبری نیست، او صرفاً شاگرد و مرید غزلسرایان پیشین نیست. شهریار نیز گاه روح خیام را در کالبدش احساس می‌کند.

با وجود این، شهریار نیز مانند اسلافش به رغم تجربه تلخ تمام وجه تراژیک زندگی به زندگی آری گفت. به هر حال، شاید وظیفه شاعر دعوت به زندگی و تداوم زیستن است. شاعر روشن‌ترین آینه نمایاننده ضرباهنگ زندگی است و شاعران نمایندگان حیات و شعور و آگاهی جمعی اقوام‌اند. شاعر اگر تراژیک می‌بیند و تراژیک می‌زید و تراژیک می‌گوید و می‌سراید خودِ جریان زندگی را در بیانش عیان می‌سازد. اما شاعر از آن حیث که شاعر است هرگز نمی‌تواند به نکبت، سستی، انفعال، جمود، خمود، تباهی، زوال، ویرانی و مرگ فراخواند. شهریار عمری در درون فاجعه دست و پا زد اما هرگز از زیستن نگریخت و به هر صورت، در برابر طوفان‌های مهیب زندگی ایستاد.

در شعرهایی که او برای پدر و مادر و مادربزرگ و همسر و دوستان و آشنایان‌اش سروده، جنبه تراژیک حیات فرد آدمی را در این جهان به رساترین و نیرومندترین شکل به بیان درآورده است. کدام انسان است که احساس نکند بعد از مرگ عزیزانش همه چیز بی معنا می‌گردد، تمام هستی به نیستی بدل می‌شود و صاحب عزا روزها و ماه‌ها و سال‌ها نیست انگارانه به عالم و آدم می‌نگرد. همگان به طور نسبی قادر به احساس و ادراکِ فجایع زندگی هستند اما فقط شاعران می‌توانند آنها را به لفظ و کلمه (لوگوس) در بیاورند و به آنها شمولیت و کلیت بخشند. شاعران با این عمل به انسان‌های آینده هشدار می‌دهند که خود را برای زیستن در دهانه دوزخ آماده کنند و بدانند که زندگی صرفاً خور و خواب و خشم و شهوت نیست. آیندگان بدانند که زندگی و آری گویی به آن سخت تراژیک است.

کد خبر 5600654

منبع: مهر

کلیدواژه: شهریار هوشنگ ابتهاج غزل شعر معاصر فارسی خیام دفاع مقدس کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب تازه های نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هفته دفاع مقدس انتشارات راه یار انقلاب اسلامی ایران انتشارات ققنوس دفاع مقدس جنگ تحمیلی ادبیات کودک و نوجوان انتشارات کانون پرورش فکری انتشارات کتاب جمکران شهریار نیز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۳۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تجلیل از پدر دو بیتی لکی لرستان

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان لرستان، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسمی از عزیز بازوند بیرانوند ملقب به پدر دوبیتی لکی، به پاس سال‌ها تلاش وی در عرصه فرهنگ و ادبیات بومی لرستان تجلیل کرد.
اعظم روانشاد در این مراسم گفت: شعر عزیز بیرانوند فراتر از مکان و زمان است و از قدرت بالای ادبی برخوردار است.
وی افزود: میزان تأثیرگذاری اشعار این شاعر بومی‌سرا قابل بررسی است و عزیز بیرانوند برای زنده نگهداشتن زبان لکی به عنوان یک گنجینه ادبی تلاش فراوانی داشته است.
به گفته روانشاد، سهولت در انتقال مفاهیم ادبی باعث شده است این اشعار مردمی باقی بماند و شیرینی اشعار این شاعر در بین مردم قابل مشاهده است.
عزیز بازوند بیرانوند مشهور به سالک (زاده ۱۳۲۱ در بروجرد، روستای دره بیداد از توابع آبسرده از ایل بیرانوند) شاعر دوبیتی‌سرا و نویسنده لک‌زبان است. عمده شهرت وی به سبب دوبیتی‌های لکی اوست.
وی نخستین شاعری است که غزل، دوبیتی و مثنوی را وارد شعر لکی کرده، از این رو او را پدر دوبیتی لکی نیز لقب می‌دهند.
کتاب‌های گرین غم، آو و آگر، ایل‌نامه (سرگذشت ایلات و طوایف لرستان به نظم)، فرهاد سی‌بخت از جمله آثار بیرانوند هستند.
عزیز بیرانوند در ایام جوانی به پیشه سنگ‌بری و حجاری به‌ویژه ساخت سنگ قبر مشغول بوده‌است. همچنین دختر او مهتاب بازوند از چهره‌های فعال حوزه شعر و ادبیات لرستان بود که به علت بیماری درگذشت.
بیرانوند که اکثر سروده‌هایش به زبان لکی است بیشتر تحت تأثیر آثار نظامی گنجوی می‌سراید و علاقه بسیار و همزادپنداری بارزی با شخصیت فرهاد و گاهی مجنون در مجموعه آثار نظامی و وحشی بافقی دارد.

دیگر خبرها

  • رزرو شهریار مغانلو برای پرسپولیس!
  • شهریار سپاهان برای لیگ برتر آبروداری می‌کند
  • برنامه «ماه‌ترین پلاس» به سراغ پدران می‌رود
  • اجرای موسی عصمتی میلیونی شد+فیلم
  • تجلیل از پدر دو بیتی لکی لرستان
  • تام هالند: زندگی و حرفه ام را مدیون مرد عنکبوتی هستم
  • علی دایی شهریار باقی می ماند اگر به فوتبال برنگردد
  • احداث آرامستان مطالبه مردم شهریار
  • یک قصه خیالی به روایت فراری
  • هوش مصنوعی دوربین‌ها را شاعر کرد!